As long as wine and tavern are around,
Before the Master, I bow to the ground.
To the old Master, eternally I am bound,
Have always been, will always be, on this merry-go-round.

When you pass by my tomb, ask for grace,
It’s a shrine where the drunkards abound.
The self-serving pious can’t see this
That is veiled and with eyes can’t be found.
My lovely beloved left our midst on this day,
My tears ceaselessly flow, ceaselessly my chest I pound.

And when I go to sleep in my grave,
Until awakening, my concerns soul will hound.
Hafiz please help, or else fate will astound,
Beloved’s locks around arms of others may be wound.

© Shahriar Shahriari
Los Angeles, Ca
April 13, 1999

تا ز میخانه و می نام و نـشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مـغان خواهد بود
حلـقـه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر هـمانیم که بودیم و هـمان خواهد بود
بر سر تربت ما چون گذری هـمـت خواه
کـه زیارتـگـه رندان جـهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که ز چشم مـن و تو
راز این پرده نهان است و نـهان خواهد بود
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون کـه از دیده روان خواهد بود
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
تا دم صـبـح قیامـت نـگران خواهد بود
بخـت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد
زلـف معشوقه به دست دگران خواهد بود

Home   |    Poetry   |    Biography   |    Arts   |    Links   |    Books   |    Fal   |    Search